به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 90 فروردین 11 , ساعت 1:42 عصر

میخواستم بهت بگم مثل سبزه عید شدی
دیدم حرف بیراهیه !
آخه این 13 روز اینقدر خوردی که یه گاو کامل شدی
-----
غضنفر 13 بدر زن میگیره….میگن مبارکه!
میگه: چیچیش مبارکه؟
نحسی 13 گرفتمون اینجوری شد!
-----
دلم واسه سیزده بدر میسوزه….
میدونی چرا؟؟؟
همه بهش میگن نحس
بیچاره ها خبر ندارن که تو دست 13 بدر رو از پشت بستی !


----
جون هرکی میپرستی پاشو بریم بیرون خواهش میکنم
آخه پارسال خونه نشستی چه خیری دیدی؟
پارسال نحسی سیزده گرفتت گوسفند شدی…
امسال گوساله نشی شانس آوردیم!


-----


الهی قربونت برم که مثل سبزه عید میمونی !
ایشالا تو سیزده بدر اینقدر گره بزننت که دیگه باز نشی !!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ